Naw-Ruz is celebrated by all the Baha’is of the world as the beginning of the Baha’i calendar and is the end of the month of fast and restrain. It is a most joyous holiday for Baha’is.
The Baha’is of Iran, in particular are heartened by the way the central figures of their Faith; The Bab, Baha’u’llah and Abdu’l-Baha regarded Naw-Ruz as the day of God and celebrated it even in prison and exile. The Baha’is are encouraged to do humanitarian acts in celebration of this blessed day. History of the Faith tells us about the acts of kindness and good will such as building and opening schools for girls, reaching to the needy and poor, etc. that has been associated with celebration of Naw-Ruz.
The tradition of setting a table with 7 symbolic items representing spring and life that began initially with the sound of Sh and later S is part of celebration of Naw-Ruz for Iranian Baha’is. Today most Iranians make a colorful table of haft seen and include the seven items beginning with the sound of S. Also added to the table is candles as a symbol of the light of God, prayer book, to remember God, Gold fish to represent life and sweets reminding us how to be towards one another. The friends and family gather together at the hour of the vernal equinox and wish each other the best of the years to come.
As we gather together at the above table of haft seen to usher in the Baha’i New Year; Naw-Ruz, we like to include the seven Sh (YARAN of IRAN) keeping them in our prayers. We think of them as our haft sheen or haft shir (seven lions of the divine courage and love).
Happy Naw-Ruz to all.
عید نوروز مبارک
ای بلبلان الهی از خارستان ذلّت بگلستان معنوی بشتابید وای یاران ترابی قصد آشیان روحانی فرمائید مژده بجان دهید که جانان تاج ظهور بر سر نهاده و ابوابهای گلزار قِدم را گشوده چشمها را بشارت دهید که وقت مشاهده آمد و گوشها را مژده دهید که هنگام استماع آمد دوستان بوستانِ شوق را خبر دهید که یار بر سر بازار آمد و هدهدان سبا را آگه کنید که نگار اذن بار داده ای عاشقان روی جانان غم فراق را بسرور وصال تبدیل نمائید و سمّ هجران را به شهد لقا بیامیزید اگر چه تا حال عاشقان از پی معشوق دوان بودند و حبیبان از پی محبوب روان دراین ایام فضل سبحانی از غمام رحمانی چنان احاطه فرموده که معشوق طلب عشّاق می نماید و محبوب جویای احباب گشته این فضل را غنیمت شمرید و این نعمت را کم نشمرید نعمتهای باقیه را نگذارید و باشیای فانیه قانع نشوید برقع از چشم قلب بردارید و پرده از بصردل بردرید تا جمال دوست بی حجاب بینید و ندیده ببینید و نشنیده بشنوید ای بلبلان فانی در گلزار باقی گلی شکفته که همه گلها نزدش چون خار و جوهر جمال نزدش بی مقدار پس از جان بخروشید و ازدل بسروشید و از روان بنوشید و از تن بکوشید که شاید ببوستان وصال در آئید و از گل بیمثال ببوئید و از لقای بیزوال حصّه برید و از این نسیم خوش صبای معنوی غافل نشوید و از این رائحهء قدس روحانی بی نصیب نمانید این پند بندها بگسلد و سلسله جنون عشق را بجنباند دلها را بدلدار رساند و جانها را بجانان سپارد قفس بشکند و چون طیر روحی قصد آشیان قدس کند چه شبها که رفت و چه روزها که در گذشت و چه وقتها که بآخر رسید و چه ساعتها که بانتها آمده و جز باشتغال دنیای فانی نَفَسی بر نیامد سعی نمائید تا این چند نَفَسی که باقی مانده باطل نشود عمرها چون برق میگذرد وفرقها بر بستر تراب مقرّ و منزل گیرد دیگر چاره از دست رود وامور از شست شمع باقی بی فانوس روشن و منیر گشته و تمام حجبات فانی را سوخته ای پروانگان بی پروا بشتابید و بر آتش زنید و ای عاشقان بی دل و جان بر معشوق بیائید و بی رقیب نزد محبوب دوید گل مستور ببازار آمد بی ستر و حجاب آمد و بکلّ ارواح مقدّسه ندای وصل میزند چه نیکو است اقبال مقبلین فهنیئاً للفائزین بانوار حسن بدیع. (حضرت بهاءالله)
Keyvan
2 comments
Thanks so much, Keyvan! I’m passing it around on FB and community email …
MRF
Dear Marty, I appreciate your support