
Dr. Maleki begs Tarane Taefi for forgiveness for being denied to attend university by the Islamic Regime.
Dr. Mummad Maleki, the eighty year old former president of Tehran University, pays a visit in company of Muhammad Noorizad, to the home of the 17 year old Baha’i student Taraneh Taefi, whose mother Mrs. Fariba Kamal-Abadi was taken away by Islamic Republic authorities one early morning five years ago to serve a 20 year prison , because of being a Baha’i and teaching psychology to Baha’i students. Dr. Maleki wants to apologize to taraneh and her family for what is done to them in the name of Islam.
Taraneh was only 11 years old that unfortunate morning. Recently Taraneh, who is a brilliant student took the entrance exam to attend University in her country and was denied to attend because of being a Baha’i. The excuse for the denial is what all Baha’i students receive; “Incomplete files”!!
Iran Press watch shares the story in English
Muhammad Noorizad reports:
ملاقات دکتر ملکی اولین رئیس دانشگاه طهران و محمد نوری زاد از خانم آفاق رحیمیان و ترانه طائفی
پوزشخواهی دکترملکی از ” ترانه “ی محروم ازتحصیل
همین دیشب بود که دکترمحمد ملکی خبرم کرد که بیا با هم بجایی برویم. و من رفتم و رفتیم. کجا؟ منزل ترانه ی طائفی. دخترهفده ساله ای که نظام مقدس اسلامیِ ما او را با ادعای ” نقص پرونده” ازدم در دان…شگاه تهران بازگردانده است. همین که نشستیم و چای نوشیدیم، دکتر از ترانه پرسید: مادرت پس کو؟ ترانه که احتمال می داد ما از جریان با خبریم، ابتدا به تردید افتاد اما بلافاصله چشم به چشم دکتر دواند وگفت: پنج سال ونیم است که درزندان است. به چه جرمی؟ به جرم تدریس دردانشگاه خانگی. چی درس می داده؟ روانشناسی. دراین پنج سال ونیم آیا هیچ به مرخصی آمده؟ هرگز.
دکتر نفسی گرفت و ازجا برخاست و ترانه را پیش خواند و برسرش بوسه زد و با چشمانی به اشک نشسته به وی گفت: دخترم، من از طرف همه ی آنانی که نمی فهمند و با همین نفهمی هایشان شما بهاییان را به تنگنا در انداخته اند، پوزش می خواهم. من فکر می کردم مشکل تو محرومیتِ بی دلیل و ناجوانمردانه ازتحصیل است. اما اکنون می بینم تو به سوز مضاعفی نیز گرفتاری. و ادامه داد: این بار که به ملاقات مادرت رفتی، به او بگو: دکتر محمد ملکیِ هشتاد و یک ساله، اولین رییس دانشگاه تهران، به منزل ما آمد و در برابر مظلومیت ما و همکیشانمان سرتعظیم فرود آورد. دکتر این را که گفت، رو به ترانه تعظیم کرد. طولانی و درسکوت. و ما همگی بی صدا گریستیم.
The both Dr. Maleki and Muhammad Noorizad go to the home of Mrs. Rahimian, a Baha’i mother whose husband was arrested and executed by the Islamic Regime of Iran because of being a Baha’i and now her two sons Keyvan and Kamran Rahimian and her daughter -in-law Faran are waiting their precious days away in prison for teaching the Baha’i student in Iran who are denied attending university.

Dr. Maleki, former president of Tehran University, begging forgiveness from Mrs. Rahimian who has lost her husband to execution by the Islamic Republic Regime and now her two sons Keyvan and Kamran and her daughter-in-law Faran are kept in prison for being Baha’i faculty of BIHE.
پوزشخواهی ازیک مادر:
ازمنزل ” ترانه ی طائفی” رفتیم به خانه ی ” آفاق”. بانوی شکسته دلی که همسرش را نظام مقدس به اتهامی از پیش مشخص اعدام کرده وهمین اکنون نیز دو پسرش امیر کیوان وامیر کامران، وعروسش ” فاران” در زندان اند. جرم هرسه ی اینان تدریس دردانشگاه خانگی بهاییان است. دکتر ملکی دست بر دست آفاق نهاد و گفت: خانم محترم، من یک فرد دانشگاهی ام. یک مسلمانم. یک شیعه ام. بخدا سوگند تحصیل و تدریس در قاموس هیچ بنی بشری جرم نیست چه برسد به اسلام که همه را به آموختن آنهم از گهواره تا گور تحریص وترغیب می کند، واساساً آموختن را یک فریضه می داند.
در راه بازگشت، دکترملکی سرش را به سمت من خم کرد وگفت: آقای نوری زاد، مگر فراخوان نداده بودی؟ اینهم اجابتِ منِ پیرمرد. دیر هنگام شب بود که دکتر را جلوی در منزلش پیاده کردم. او داخل شد ومنتظر ماند. سواراتومبیل که شدم برایم دست تکان داد. و بعد به سمت آسمان سر بالا برد. گویا ستاره ها را می دید که دوست داشتند با سرانگشتان لرزان او، اشک هایشان سترده شود.
Keyvan