
oneness
Since, as far as I know, there is no official translation of the tablet of Salman, I hesitate to share my own limited understanding which is inherent in any translation. I hope one day soon, we do have an official translation of this magnificent Tablet.
In her facebook page Forouzandeh Rahmatpour
makes a reference to the Tablet of Salman with a delightful comment for those of you who are versed in Persian. It sheds a light on who we take a position against one another in this world and turn the blessings of life and opportunities of love we are given on this earth which is supposed to be the image of heaven of God’s will, into a hell of our own colorful conduct born out of our ignorance and create abuse and misunderstandings.
In His Persian Hidden Words # 74 Baha’u’llah makes a reference to the same meaning by saying;
O CHILDREN OF VAINGLORY! For a fleeting sovereignty ye have abandoned My imperishable dominion, and have adorned yourselves with the gay livery of the world and made of it your boast. By My beauty! All will I gather beneath the one-colored covering of the dust and efface all these diverse colors save them that choose My own, and that is purging from every color.
I hope you enjoy her work.
Keyvan
رنگ خدايى
هر گاه نیت خدایی بر دل غالب شود در آن صورت اعمال به بهترین شکل که همان صبغة الهی ( رنگ خدايى) است تجلی خواهد کرد و آدمی مقامات معنوی را یکی پس از دیگری سیر می نماید تا وجودش تجلیگاه اسم باطن گردد. می دانیم از خصوصیات اسماء باطن بی رنگی است که «لون و رنگ نمی گیرد …در آن صورت رهرو طریق حق بتدریج از رنگ آمیزی های عارضی پاک می شود و لباس عبودیت ، صبغ ربوبيت به خود ميگيرد .
با زدودن زنگارهای درون و تهذیب نفس زینت الهی و دل افروزی رنگ خدایی آشکار می شود و از این طریق در معرفت به روی دل بازمی گردد.
حضرت بهاءالله در كلمات مباركه مكنونه ميفرمايند:
اى ابناء غرور
بسلطنت فانيه ايّامی از جبروت باقی من گذشته و خود را باسباب زرد و سرخ می آرائيد و بدين سبب افتخار مينمائيد * قسم بجمالم که جميع را در خيمه يکرنگ تراب درآورم و همه اين رنگهای مختلفه را از ميان بردارم مگر کسانيکه برنگ من درآيند و آن تقديس از همهء رنگها است.
براستى صبغة الله ( رنگ الهى ) چيست ؟
گويند كه صبغةالله همان «فطرة اللّه» است که خداوند بشر را بر آن بیافرید و نهادش را از غير خود پاك نمود و به صبغه خود رنگ نمود .
“در آيه 138 سوره مباركه بقره بدينگونه نقل گرديده است كه تنها رنگ خدائى را بپذيريد (كه همان رنگ ايمان و توحيد خالص است ) (صبغة الله ).
سپس اضافه مى كند چه رنگى از رنگ خدائى بهتر است ؟ و ما منحصرا او را پرستش مى كنيم (و من احسن من الله صبغة و نحن له عابدون ).
و به اين ترتيب ، قرآن فرمان مى دهد همه رنگهاى نژادى و قبيلگى و ساير رنگهاى تفرقه انداز را از ميان بردارند و همگى به رنگ الهى در آيند.
مفسران نوشته اند كه در ميان مسيحيان معمول بود كه فرزندان خود را غسل تعميد مى دادند، گاه ادويه مخصوص زرد رنگى به آب اضافه مى كردند و مى گفتند: اين غسل مخصوصا با اين رنگ خاص باعث تطهير نوزاد از گناه ذاتى كه از آدم به ارث برده است مى شود.
قرآن بر اين منطق بى اساس ، خط بطلان مى كشد و مى گويد: بهتر اين است كه به جاى رنگ ظاهر و رنگهاى خرافاتى و تفرقه انداز، رنگ حقيقت و خدائى را بپذيريد تا روح و جانتان از هر آلودگى پاك گردد.
اگر مردم رنگ خدائى بپذيرند يعنى رنگ وحدت و عظمت و پاكى و پرهيزكارى .
رنگ بى رنگى و عدالت و مساوات و برادرى و برابرى .
و رنگ توحيد و اخلاص ، مى توانند در پرتو آن به همه نزاعها و كشمكشها كه هر گاه بى رنگى اسير رنگ شود به وجود مى آيد، از ميان بردارند، و ريشه هاى شرك و نفاق و تفرقه را بر كنند.
در حقيقت اين همان بى رنگى و حذف همه رنگها است .”
(ر.ك : تفسير نمونه، ج 1، صص 473و 474)
چونک بی رنگی اسیر رنگ شد
موسئی با موسئی در جنگ شد
چون به بی رنگی رسی کان داشتی
موسی و فرعون دارند آشتی
این عجب کین رنگ از بی رنگ خاست
رنگ با بی رنگ چون در جنگ خاست
(مثنوی، ج ١، ص ١٥٣)
جمال اقدس ابهى در اين مقام ميفرمايند :
“ملاحظه در فرعون زمان کن که اگر غنا و قدرت ظاهره نبود ابداً بمحاربه با جمال احديّه قيام نمى نمود * چه که در فقدان أسباب عاجز بوده و خواهد بود و کفر در او مستور * پس خوشا حال نفوسيکه اسير رنگ دنيا و ما خلق فيها نشده اند و بصبغ الله فائز گشته اند يعنى برنگ حق در اين ظهور بديع در آمده اند * و آن تقديس از جميع رنگهاى مختلفۀ دنيا است و جز منقطعين بر اين رنگ عارف نه چنانچه اليوم اهل بها که بر سفينۀ بقا را کبند و بر قلزم کبريا سائر يک ديگر را ميشناسند و دون اين اصحاب احدى مطّللع نه * و اگر هم عارف شوند همان مقدار که أعمى از شمس ادراک مينمايد …*اى سلمان * بگو بعباد که در شاطئ بحر ِقدم َ وارد شويد تا از جميع رنگها مقدّس گرديد و بمقر اقدس أطهر و منظر أکبر وارد شويد *..اى سلمان * جميع عباد را رنگهاى مختلفۀ دنيا از شاطئ قدس أبهى منع نموده .” ( لوح سلمان ، بسمى المخزون)
باشد كه با زدودن زنگارهای درون و تهذیب نفس زینت الهی و دل افروزی رنگ خدایی كه باقى و جاودانيست در قلوبمان آشکار شود و از این طریق در معرفت به روی دلهايمان باز گردد.
رنگ باقی صبغة الله است و بس
غیر آن بربسته دان همچون جرس
رنگ صدق و رنگ تقوی و یقین
تا ابد باقی بود بر عابدین
(مثنوی، جلد٣، ص ٥٤٥)
گرد آورى: فروزنده